Free Hands...
The Hands must be free...
Thursday, April 26, 2007
...مگه نه؟
باورت میشه از دوشنبه مغزم یخ زده؟کار نمیکنه!بهتره بگم کار نمیکرد...فکر میکردم اول خودت حرفاتو میشنوی بعد به من میگی !باز چارشنبه به دادم رسید
ببین جوجه کوچولوکه عاشق گربه شدی!میخوام برا بار اول و آخر بهت بگم:دستای تو و گربه برا همیشه با هم اند....چند تا جمله مسخره نمیتونه جلوشونو بگیره....اونا با هم ابنطورین ...مگه نه؟
1 Comments:
Daryoosh said...
گفتی مگه نه؟ جوابت آره است...یادت رفته؟ فقط کافیه که به دستات نگاه کنی. می شنوی منو؟
All rights reserved...
هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع، مستوجب هولناکترین عذابهای اهریمنی خواهد بود.
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 2.5 License.
هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع، مستوجب هولناکترین عذابهای اهریمنی خواهد بود.
This work is licensed under a Creative Commons Attribution 2.5 License.